آقای رالف نلسون الیوت، تئوری امواج الیوت را به‌منظور توصیف حرکات قیمت در بازارهای مالی مطرح نمود. درواقع براساس امواج الیوت در تحلیل تکنیکال، قیمت تمام دارایی‌ها به شکل امواجی تکرارشونده به‌طور مداوم درحال بالا پایین شدن هستند. از این‌رو افراد می‌توانند با استفاده از تشخیص شروع امواج الیوت، نسبت‌های زمانی امواج الیوت و درحالت کلی قوانین امواج الیوت، جهت حرکت بازار را شناسایی کنند.
براساس این نظریه امواج الیوت به زبان ساده از 5 موج تشکیل شده است که 3 موج آن جنبشی و 2 موج آن اصلاحی است. حرکت امواج جنبشی همیشه در جهت روند بازار و امواج اصلاحی در جهت مخالف می‌باشند. از این الگوهای تکرار شونده می‌توان در پیش‌بینی روند قیمت بازار در آینده، قیمت بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال و پاداش و ریسک‌های آن استفاده کرد.
بیشتر بخوانید:قیمت بیت کوین به چه عواملی بستگی دارد؟!
امواج الیوت را در رفتار مصرف‌کننده و حرکات قیمت سهام می‌توان شناسایی نمود. سرمایه‌گذرانی که سعی می‌کنند از روند بازار سودآوری داشته باشند را می‌توان سوار بر این موج توصیف کرد. در ادامه این مطلب بیشتر به آموزش امواج الیوت (Elliott Waves)، خصوصیات موج 5 الیوت، موج شماری اتوماتیک الیوت، نسبت های زمانی امواج الیوت و معایب امواج الیوت و .. خواهم پرداخت.
امواج الیوت چیست؟
افراد بسیاری در سرتاسر جهان درحال تصمیم‌گیری در بازارهای مالی مختلف هستند و قصد دارند با پیش‌بینی درست جهت حرکت بازار و همراهی با آن به سودآوری دست یابند. این افراد با افزایش قیمت با خرید دارایی مدنظرشان کسب درآمد داشته و در ریزش بازار نیز با باز کردن پوزیشن معاملاتی فروش یا شورت (Short) از کاهش قیمت‌ها سود کسب می‌کنند.
بدین منظور معامله‌گران بازار مالی از استراتژی‌ها و روش‌هایی نظیر پرایس اکشن، نظریه داو و سطوح اصلاحی فیبوناچی که جزو استراتژی‌های تحلیل تکنیکال هستند، استفاده می‌کنند. استراتژی معامله با امواج الیوت یکی از استراتژی‌های مهم پیش بینی روند قیمت بازار در آینده می‌باشد. اساس امواج الیوت به زبان ساده، حرکات تکرارشونده در بازار سرمایه می‌باشد.
براساس نظریه امواج الیوت (Elliot Wave Theory)، قیمت سهام در بازار به صورت موج حرکت می‌کند و با استفاده از این امواج تکرارشونده می‌توان به پیش بینی روند قیمت بازار در آینده دست یافت.
رالف نلسون الیوت بعد از مشاهده و شناسایی الگوهای موج فرکتال تکرار شونده این تئوری را مطرح نمود. براساس اعتقاد آقای الیوت، ساختار نمودار قیمت دارایی‌های گوناگون ساده‌تر از آن چیزی است که سایر تحلیل‌گرهای گمان می‌کنند
بیشتر بخوانید:تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال Fundamental analysis
تئوری امواج الیوت (Elliot Wave Theory)
تئوری امواج الیوت از 5 موج تشکیل شده است که 3 موج آن از نوع جنبشی و 2 موج آن اصلاحی می‌باشند. امواج جنبشی در این نظریه همیشه در جهت حرکت بازار و امواج اصلاحی در خلاف جهت آن هستند. از الگوهای تکرارشونده الیوت در پیش‌بینی قیمت ارزهای دیجیتال و بازار سهام، پاداش و ریسک‌های آن استفاده می‌شود.
امواع الیوت در حقیقت براساس نظریه داو (Daw) هستند. برطبق نظریه داو تمامی حرکات در بازار سرمایه، دارای الگوها و قوانین خاصی می‌باشند. در نگاه اول اینچنین بنظر می‌آید که حرکات بازار سرمایه خیلی اتفاقی است؛ اما باید بگوییم تمامی این حرکات از یک الگو تکرارشونده استفاده می‌کنند.
سرمایه‌گذاران و معامله‌گران این بازارها هم از این الگوها به کمک اندیکاتور استفاده می‌کنند. البته باید توجه داشت که امواج الیوت را نمی‌توان یک شاخص تکنیکال دانست. زیرا این امواج تنها یک نظریه برای پیش‌بینی حرکات بعدی بازار هستند.
تاریخچه تئوری امواج الیوت
آقای رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott)، به عنوان پدر نظریه موج شناخته می‌شود. او در سن 58 سالگی پس از بازنشستگی اجباری به سبب بیماری خود، در پی مطالعه درمورد بازار سهام رفت. آقای الیوت اقدام به مطالعه و بررسی همه نمودارهای 75 ساله رفتار بازار سهام از قبیل نمودارهای سالانه، ماهانه، هفتگی، روزانه، ساعتی و … نمود. براساس تحقیقات او بازار بورس که تصور می‌شد، رفتاری آشوبناک و تصادفی دارد، در واقع از الگوهایی تکراری تبعیت می‌کرد.
بعد از مطالعات انجام شده توسط وی، در ماه نوامبر سال 1934 اقای الیوت به نظیریه موج دست یافت. او نظریه خود را با مشاور سرمایه‌گذاری دیترویت آقای چارلز جی کالینز مطرح نمود. و بعد از تحقیقات فراوان و گذشت مدت زمان طولانی، این دو فرد اقدام به همکاری در نوشتن و انتشار کتاب اصل موج کردند و در تاریخ 31 اوت 1938 آن را منتشر نمودند.
آقای الیوت بعد از انتشار کتاب اصل موج نیز از تحقیقات خود دست نکشید و در اوایل دهه 1940 نظریه خود را توسعه داد و توانست به رابطه آن با الگو فیبوناچی دست پیدا کند. درحال حاضر نیز نظریه الیوت و تمامی تحقیقات صورت گرفته توسط او مورد استفاده بسیاری از معامله‌گران و سرمایه‌گذران می‌باشد. این افراد سعی بر آن دارند تا برای سودآوری از روند بازار به نوعی سوار بر موج باشند.
ماهیت امواج الیوت
آقای الیوت بیان نمود که روند در قیمت‌های مالی براساس روانشناسی غالب سرمایه‌گذاران می‌باشد. او به این نکته پی برد که نوسان‌ها در روانشناسی جمعی، به طور مداوم از امواج و یا همان الگوهای تکراری فراکتال در بازارهای مالی ظاهر می‌گردند. نظریه الیوت را می‌توان تا حد زیادی مشابه با نظریه داو دانست؛ زیرا هر دو براین اساسند که قیمت سهام در قالب امواج در حرکت است.
به رسمیت شناختن ماهیت فراکتالی بازارها توسط الیوت موجب تجزیه و تحلیل بیشتر جزئیات توسط او شد. فرکتال‌ها ساختارهایی ریاضی هستند که بی نهایت بار در مقیاس‌های کوچکتر تکرار می‌شوند. الیوت به این نتیجه رسید که الگوهای قیمت سهام بورس نیز به همین صورت است. او اقدام به بررسی این مسئله نمود که چگونه می‌توان از این الگوهای تکراری به عنوان شاخص‌های پیش‌بینی‌کننده بازار در آینده استفاده نمود.
روش کارکرد امواج الیوت
امواج الیوت متشکل از دو نوع موج انگیزشی و اصلاحی هستند که هر کدام دارای قوانینی خاص می‌باشد. براساس نظریه الیوت، قیمت هر ارز دیجیتال و یا دارایی در بازارهای مالی (قیمت بیت کوین در بازار ارز دیجیتال، دلار در بازار فارکس) در قالب الگوهای تکرارشونده و معینی حرکت می‌کند که به آن‌ها موج گفته می‌شود.
این امواج به امواج انگیزشی یا ایمپالسیو (Impulsive) و امواج اصلاحی یا کورکتیو (Corrective) تقسیم می‌شوند. امواج ایمپالسیو که به آن در فارسی امواج انگیزشییا جنبشی نیز می‌گویند، درجهت موافق روند کلی در حرکت می‌باشند. در مقابل امواج اصلاحی به امواجی اشاره دارند که حرکت آن‌ها در خلاف جهت روند کلی است.
امواج انگیزشی یا جنبشی و امواج اصلاحی به صورت تودرتو ایجاد و تشکیل‌دهنده الگوهای بزرگتری هستند. برای نمونه در نمودار یکساله یک دارایی احتمال دارد درحال تشکیل یک موج اصلاحی باشیم، درحالیکه در نمودار یک ماهه موجی انگیزشی در حال شکل‌گیری است. در این شرایط معامله‌گیری که استراتژی‌اش براساس امواج الیوت است، از دیدگاه بلندمدت نظر نزولی و از لحاظ کوتاه مدت دیدگاهی صعودی دارد.
انواع امواج در تئوری الیوت
همانطور که گفتیم این نظریه دارای دو دسته موج است که هر کدام انواع مختلفی دارند که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت:
امواج انگیزشی یا جنبشی (Motive Waves)
امواج جنبشی یا انگیزشی الیوت از 5 ریزموج تشکیل شده است که در کنار هم همیشه در جهت روند بازار حرکت می‌کنند. این الگو رایج‌ترین موج انگیزشی است که پیدا کردن آن خیلی راحت می‌باشد. 3 عدد از ریزموج‌ها این موج جنبشی و 2 عدد دیگر اصلاحی هستند.
امواج اصلاحی (Corrective Waves)
امواج اصلاحی برخلاف جهت روند بازار در حال حرکت هستند. تشخیص شروع امواج الیوت زمان‌بر و پیچیده است. امواج اصلاحی نیز از سه الگوی A، B و C تشکیل شده‌اند. سه نوع اصلی این امواج شامل تخت، زیگ زاگی و مثلثی می‌باشند. نکته مهم در شناخت انواع امواج در تئوری امواج الیوت این است که شما را در اقدامات معاملاتی یاری می‌رسانند. درواقع اینکه شما در ابتدای راه بتوانید تشخیص دهید که کدام موج جنبشی یا اصلاحی است، تغییرات مهمی در تصمیمات معاملاتی شما خواهد گذاشت.
امواج جنبشی، موج‌هایی نسبتا بزرگ و امواج اصلاحی بسیار کوچکتر هستند. چراکه امواج اصلاحی با حرکتی کوچک، به دنبال اصلاحات کوچک و در نهایت یک اصلاح بزرگ هستند. معامله‌گران اغلب از این امواج برای شناسایی امواج جنبشی استفاده می‌کنند. زیرا امواج اصلاحی، برای سرمایه‌گذاری و معامله جای مناسبی نیست. با قرارگیری بازار در امواج جنبشی، زمان برداشت سودهای بزرگ از راه می‌رسد.
معامله‌گران همیشه در پی یک موج اصلاحی می‌باشند؛ زیرا بعد از آن بلافاصله یک موج انگیرشی آغاز می‌شود. آن‌ها دقیقا در نقطه انتهایی موج اصلاحی، اقدام به باز کردن معامله خود می‌کنند. در این نقطه بازار در قیمت پایینی است. با ورود بازار به موج جنبشی، معامله‌گران امکان بستن معامله خود با سود عالی را خواهند داشت.
انواع الگوهای امواج الیوت چیست؟
در بخش بالا گفتیم امواج اصلاحی دارای 3 نوع موج و امواج جنبشی دارای دو نوع می‌باشند. در زیر به معرفی هرکدام از آن‌ها خواهیم پرداخت:
ایمپالس (Impulse)
یکی از رایج‌ترین و ساده‌ترین امواج جنبشی در بازار سرمایه و سهام، موج ایمپالس می‌باشد. این موج خود از 5 موج فرعی از قبیل 3 موج جنبشی و 2 موج اصلاحی تشکیل شده است. شاید در اینجا به این پرسش بربخورید که چگونه این موج را در بازار تشخیص دهیم. شناخت موج ایمپالس تابع قوانینی است که در صورت نقض آن‌ها، این موج شکل نخواهد گرفت.
قوانین امواج الیوت ایمپالس شامل موارد زیر هستند:
- موج دوم یک موجی اصلاحی می‌باشد، هرگز نباید 100درصد موج اول را بازیابی نماید.
- موج سوم که موجی جنبشی به شمار می‌رود، نباید کوتاهتر از امواج 5 و 1 باشد.
- موج چهارم که موجی اصلاحی است، نباید از موج سوم بالاتر برود و یا اینکه با موج اول همپوشانی داشته باشد.
مورب (Diagonal)
نوع دیگر امواج جنبشی، موج مورب است که نسبت به موج ایمپالس، کمی پیچیده‌تر می‌باشد. این امواج همانند همه امواج جنبشی، دارای 5 موج فرعی هستند. امواج مورب به پیشرو و انتهایی دسته‌بندی می‌شوند. موج مورب پیشرو در موج فرعی 1 دارای موج ایمپالس و موج مورب انتهایی در موج فرعی 5 دارای موج ایمپالس می‌باشد. برای درک بهتر این موج جنبشی تصویر زیر را بررسی کنید.
زیگ زاگ (Zig-Zag)
زیگ زاگ نوعی موج اصلاحی با 3 موج فرعی با نام‌های A، B و C است. این موج به طور قوی به طرف بالا یا پایین در حرکت است. در میان 3 موج فرعی امواج زیگ زاگ، موج‌های A و C هر دو جنبشی هستند؛ اما موج B جزو امواج اصلاحی است.
امواج زیگ زاگ اصولا اقدام به اصلاح سطح قیمت الگوهای قبلی ایمپالی می‌نمایند. همچنین، این امواج قابلیت نمایش به صورت ترکیبی را نیز دارند. بدین معنا که دو الی سه زیگ زاگ در کنار هم بواسطه اتصال یک موج اصلاحی ایجاد گردند.
تخت (Flat)
امواج تخت یکی دیگر از سه نوع موج اصلاحی هستند که همانند زیگ زاگ امواج فرعی آن، با نام‌های A، B و C مشخص می‌شوند. ساختار امواج تخت متشکل از امواج اصلاحی C و A و امواج جنبشی B می‌باشد. اصولا در تحلیل‌های تکنیکال، تشخیص امواج تخت از چیزی که بنظر می‌رسد سخت‌تر است. زیرا می‌تواند از تصویر زیر کمی متفاوت‌تر باشد. احتمال دارد موج B از ابتدای موج A هم بالاتر برود و تمام شود یا موج C ازنقطه آغاز موج B فراتر رود و در آن جا خاتمه یابد.
مثلثی (Triangle)
یکی دیگر از امواج اصلاحی امواج مثلثی هستند که از 5 موج فرعی با نام‌های A، B، C، D و E تشکیل شده‌اند. اصولا امواج مثلثی در آموزش امواج الیوت (Elliott Waves) بنطر ساده می‌آیند؛ اما تمامی معامله‌گران به‌منظور شناسایی و یادگیری آن‌ها مدت‌ها تمرین می‌کنند.
درجات امواج الیوت
در نظریه موج الیوت، همه امواج از بزرگترین آن‌ها تا کوچک‌ترینشان، کاملا سازماندهی شده‌اند. بدین سبب هرکدام دارای درجاتی هستند که در زیر به آن‌ها می‌پردازیم:
- چرخه (Cycle)
- اولیه (Primary)
- چرخه فوق بزرگ (Grand Super Cycle)
- چرخه بزرگ (Super Cycle)
- حد وسط (Intermediate)
- خیلی خیلی جزئی (Sub-Minuette)
- بسیار جزئی (Minuette)
- جزئی (Minute)
- کوچک (Minor)
امواج الیوت نوعی فراکتال بوده و با بزرگ شدن هر ساختار یا نسبتی، احتمال تغییر ساختار بعدی نیز وجود دارد. از این رو ممکن است برخی از این درجات، در نمودارهای حقیقی کمی کوچکتر و یا بزرگتر باشند. معامله‌گران به‌منظور بررسی نظریه موج الیوت در معاملاتشان، باید اقدام به یافتن موج ایمپالس یا روند صعودی در نمودار کنند. سپس در آنجا یک پوزیشن یا موقعیت لانگ باز کنند و بعد از اتمام 5 موج فرعی آن، پوزیشن شورت خود را باز نمایند. بعد از تمام شدن 5 موج فرعی ایمپالس، روند بازار اصلاحی و معکوس می‌گردد.
بخاطر داشته باشید، اندازه اموج الیوت در طول زمان ممکن است تغییر کند و کوچکتر و یا بزرگتر گردد. درحالت کلی، اندازه امواج به اندازه موج‌های قبلی و نسبتشان به یکدیگر بستگی خواهد داشت. امواج الیوت فراکتال بوده و ساختارش براساس ساختار موج قبلی تغییر میابد. همچنین باید گفت نظریه موج الیوت قابل استفاده برای استراتژی‌های بلند مدت و معاملات کوتاه مدت می‌باشد. درواقع برای هر دو معاملات قابل استفاده و مناسب بوده و تحلیل تکنیکال نسبتا دقیقی از آینده بازار به شما نشان خواهد داد.
نقش نسبت های فیبوناچی در امواج الیوت
اعداد فیبوناچی از 1 آغاز می‌شوند و اعداد بعدی آن از مجموع 1 با 0 بدست خواهد آمد. درواقع برای بدست آمدن اعداد بعدی این الگو، مجموع دو عدد قبلی را با عدد بعدی بدست آورید. بدین ترتیب یک سری اعداد تا بینهایت حاصل می‌شود که به اعداد فیبوناچی معروف هستند. این اعداد شامل ….0،1،2،3،5،8،13،21 هستند. برای دستیابی به نسبت‌های فیبوناچی نیز باید دو مورد از این الگو را بر هم تقسیم نمود. از نسبت فیبوناچی در حمایت بازارها و تعیین سطوح مقاومت استفاده می‌شود.
در این میان آقای الیوت به یک ارتباط بین نسبت‌های فیبوناچی و امواج الیوت رسید. وی معتقد بود که روابط امواج الیوت در زمان و قیمت، اصولا از روی همان نسبت‌های فیبوناچی یعنی 38 درصد یا 62 درصد نمایش داده می‌شوند. برای نمونه یک موج اصلاحی می‌تواند 38 درصد موج ایمپالس پیشین را در خود بازیابی نماید. در نظریه موج الیوت از نسبت‌های فیبوناچی به‌منظور یافتن نقطه پایان یک موج اصلاحی استفاده می‌گردد که بعد از آن یک موج جنبشی آغاز می‌شود. نسبت‌های فیبوناچی امکان اندازه‌گیری امواج اصلاحی را در یک روند دارند. برای نمونه موج 2 در امواج اصلاحی، می‌تواند 50 درصد از طول موج 1 باشد.
فیبوناچی اکستنشن یکی دیگر از ابزارهای مرتبط با فیبوناچی در تحلیل بازار به شمار می‌رود. از این ابزار جهت یافتن نقاط عطف در روند اولیه می‌توان استفاده نمود. درصورتی که بازار در روند صعودی و مثبت باشد، فیبوناچی اکستنشن به شما نشان می‌دهد که موجی ایمپالس قبل از اصلاح قادر است به کجا برسد. درصورتی که بازار در روند نزولی و منفی باشد، از این ابزار جهت تعیین سطوح حمایت بکار گرفته می‌شود. البته از فیبوناچی اکستنشن به‌منظور اندازه‌گیری و تعیین سطوح قیمت نیز استفاده می‌گردد و بکارگیری آن میزان سود را می‌توان بدست آورد.
نحوه شناسایی و تفسیر امواج الیوت
براساس شناختی که نسبت به انواع امواج الیوت و موج‌های فرعی آن پیدا کردید، تصمیم داریم با استفاده از یک تصویر، چگونگی تشخیص و نحلیل این امواج را در بازار سهام بررسی نماییم. با توجه به نمودار زیر متوجه خواهید شد که این نمودار دارای 8 موج است که 5 موج آن جنبشی از نوع ایمپالس و 3 موج آن اصلاحی می‌باشد. موج ایمپالس با 1، 2، 3، 4 و 5 و موج اصلاحی با A، B و C مشخص شده‌اند.
حرکت موج ایپالس در جهت روند اصلی است. توجه کنید موج 1، 3 و 5 در جهتی موافق و امواج 2 و 4 در خلاف جهت بازار حرکت دارند. امواج اصلاحی هم معمولا 3 موج فرعی دارند که در این امواج A و C در جهت اصلاح و موج B در خلاف جهت آن‌ها در حال حرکت می‌باشد. در این نمودار شما موج الیوتی را مشاهده می‌کنید که از یک موج ایمپالس و یک موج اصلاحی تشکیل شده است. این موج، مجوعه‌ای از حرکات مثبت و منفی در جهت بازار را نمایش می‌دهد که معامله‌گران بواسطه آن قادر به پیش بینی بازار اینده خواهند بود.
نکته مهم دیگر جهت امواج الیوت است. بهتر است بدانید که یک موج جنبشی همیشه در راستای بالا و یک موج اصلاحی نیز همیشه به سمت پایین حرکت نمی‌کنند. شما با تمرین و تفسیر موج‌ها و همچنین آموزش نرم افزار ال ویو می‌توانید تحلیلی کامل از امواج الیوت داشته باشید و در کنار تحلیل فاندامنتال و سایر استراتژی‌ها اقدام به معاملات در بازارهای مالی نمایید.
بیشتر بخوانید: آموزش نرم افزار ال ویو (elwave)
شاخص های مربوط به امواج الیوت
امواج الیوت همیشه به صورت تنها در تحلیل‌های تکنیکال بکار گرفته نمی‌شوند. بلکه به‌منظور پیش‌بینی روند بازار، آن‌ها همراه با یک سری شاخص‌ها و اخبار اقتصادی مورد استفاده قرار می‌گیرند. زیرا این اخبار اقتصادی و شاخص‌ها نقش بسزایی در روند قیمت بازار دارند که تنها با نظریه موج تحلیل نمی‌شوند.
در زیر به برخی از شاخص‌ها یا اندیکاتورهای مرتبط با نظریه امواج الیوت اشاره می‌کنیم:
اندیکاتور قدرت نسبی (RSI)
همگرا شدن شرایط خرید و فروش با اندیکاتورهای موجی، شاخص نوسان پیش‌بینی شده را جهتی صحیح قرار می‌دهد. از همین رو در این شرایط معامله‌گران فرصت مناسبی برای باز کردن معامله‌ای جدید پیدا می‌کنند.
میانگین متحرک ساده (SMA)
با قرارگیری موج الیوت در حرکتی منفی، شاخص میانگین متحرک ساده حرکت نزولی بازار در 50 روز آینده پیش‌بینی می‌نماید. بدین ترتیب معامله‌گران متوجه می‌شوند که کاهش قیمت در راه می‌باشد. در عکس این مورد نیز حرکت مثبت موج الیوت، حاکی از افزایش قیمت است.
میانگین متحرک واگرا یا همگرا (MACD)
هنگامیکه در پی یک موج با 5 موج فرعی می‌باشید، این شاخص می‌تواند به کمک شما بیاید. با ترسیم اندیکاتور میانگین متحرک واگرا یا همگرا شما می‌توانید موج 3 را که یکی از قدرتمندترین امواج است پیدا خواهید کرد.
روش های شخیص شروع امواج الیوت
برای شخیص شروع امواج الیوت می‌توان از روش‌های زیر استفاده کرد:
- واگرایی‌ها
- دریافت تاییدیه از الگوهای تایم فریم پایین‌تر جهت استفاده برای الگوهای تایم فریم بالاتر
- تشخیص مباحث پرایس اکشن همانند محدوده‌های مقاومتی و حمایتی، مومنتوم حرکت و قدرت
- شمارش ریز موج‌ها و دریافت تاییدیه بوسیله نسبت‌های فیبوناچی در موج‌های بزرگتر و ریزموج‌ها
- وضوح کف‌ها و سقف‌های تشکیل شده در امواج ایمپالسی و یا پیش رو.
معایب امواج الیوت
در زیر به برخی از معایب امواج الیوت اشاره می‌کنیم:
- تریدرهای مختلف امکان دارد در نموداری یکسان تفسیرهای متفاوتی از امواج الیوت داشته باشند.
- پیچیدگی موج شماری الیوت باعث می‌شود معامله‌گران نیازمند صرف زمان زیادی برای یادگیری و آموزش آن باشند.
- برای تعیین نقاط دقیق به‌منظور زمان ورود و خروج از معامله نمی‌توان از این امواج استفاده نمود.
این امواج دارای 5 ریز موج هستند که در نهایت یک روند و یا حرکت را شامل می‌گردند. امواج انگیزشی راحت‌ترین و متداول‌ترین اموال الیوت هستند.
بازارهای ارز دیجیتال یکی از بهترین مکان‌ها برای استفاده از امواج الیوت هستند زیرا دارای نوسانات زیادی بوده و احساسات نیز می‌توانند بر بازار تسلط یابند.
با استفاده از نظریه امواج الیوت، می‌توان بهترین زمان ورود و خروج از بازار را شناسایی نمود. همچنین برای ارزهای دیجیتال نیز از این نظریه برای پیش بینی قیمت بازارهای مالی و جلوگیری از ریسک مالی در بازار ارز دیجیتال استفاده می‌شود. علاوه‌بر آن می‌توان برای پیش بینی قیمت دیگر بازارهای مالی همچون مسکن، دلار، طلا و … نیز از آن استفاده کرد.
