Skip to main content
که آیا کل فضای بلاکچین و کریپتوکارنسی‌ها صرفا یک حباب نیست؟

در دنیای رمزارزها و بازار کریپتوکارنسی شاید بسیاری از دوستان به این پرسش‌های بررخورند که آیا کل فضای بلاکچین و کریپتوکارنسی‌ها صرفا یک حباب نیست؟ حبابی که روزی از خواب بیدار شده و متوجه شویم که ترکیده و همه چی از بین رفته است. به بیان ساده‌تر این دست از دوستان نگرانند که در بازار کریپتوکارنسی‌ها همه‌چی بک شوخی باشد.

در پاسخ باید به این افراد باید بگویم بلاکچین یک تکنولوژی بسیار جدیدی است که دو دیدگاه متضاد راجب آن وجود دارد؛ البته این تنها مختص کریپتوکارنسی‌ها و بلاکچین نیست. درواقع هر پدیده جدیدی که در دنیای بشری مجال بروز پیدا می کند، در ابتدا بیشتر با دیدگاه‌های مخالف روبرو است و تا زمانی که نتواند خود را ثابت کند، این دیدگاه‌های مخالف وجود خواهند داشت.

اما آنچه از نظریات بزرگان اقتصاد که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهیم کرد، در این باره استنباط می‌شود آن است که این افراد میان تکنولوژی بلاکچین و کریپتوکارنسی‌ها به عنوان محصول جانبی تفاوتی قائل شده‌اند. در واقع نظرات منفی درباره بازار سرمایه اغلب به کریپتوکارنسی‌ها اشاره دارند تا تکنولوژی بلاکچین. در ادامه بیشتر به این موضوع خواهم پرداخت و نظریات بزرگان اقتصاد را در این باره بیان خواهم کرد.

مثال هایی از دیدگاه های منفی تکنولوژی های جدید

الوین تافلر (Alvin Toffler) نویسنده و آینده‌پژوه آمریکایی در کتاب خود با نام شوک آینده (Future Shock) مثال‌هایی از تکنولوژی‌های جدیدی که در ابتدا با دیدگاه‌های منفی و از این قبیل مشکلات مواجه بودند آورده است.

 

در ادامه به برخی از این مثال‌ها خواهیم پرداخت:

اختراع تلفن توسط الکساندر گراهام بل

در سال 1865 میلادی موجی در روزنامه‌های آمریکایی ایجاد شده بود که امکان انتقال صدا را محال می‌پنداشتند. برای مثال روزنامه‌ی معروف آمریکایی در سرمقاله خود این چنین بیان داشته بود که :

اشخاص کاملا مطلع و آگاه می‌دانند که امکان انتقال صدا از طریق سیم امری محال است و حتی اگر برفرض محال چنین چیزی عملی هم شود، هیچ فایده علمی و عملی در بر نخواهد داشت.

حدود 10 سال بعد تلفن از آزمایشگاه جناب آقای الکساندر گراهام بل (Alexander Graham Bell) سر بدر آورده و جهان را دگرگون ساخت.

ساخت هواپیما توسط برداران رایت

در مثالی دیگر یک اخترشناس و ریاضی‌دان بسیار مشهور کانادایی به نام سیمون نیوکام (Simon Newcomb) در مقاله‌ی معروفی نوشت:

هیچ یک از ترکیبات احتمالی عناصر شناخته شده، هیچ یک از اشکالات ماشین‌ها و شکل‌های ناشناخته شده‌ی انرژی را نمی‌توان طوری باهم تلفیق کرد و از آن‌ها ماشینی ساخت که انسان به کمک آن بتواند مسافت‌های طولانی را در هوا پرواز کند!

کمتر از یکسال بعد از این نقل قول، برداران رایت (Wright brothers) با اولین هواپیمای جهان به هوا برخاستند.

شکافت هسته اتم

یکی دیگر از موارد مهم، پیش بینی ارنست رادرفورد (Ernest Rutherford) کاشف و پدر ساختار هسته‌ اتم بود. وی در سال 1933 میلادی، پیش بینی کرد که انرژی موجود در هسته‌ اتم هرگز آزاد نخواهد شد!

تنها 9 سال بعد از این پیش بینی، اولین واکنش زنجیره‌ای هسته‌ای یه وقوع پیوست. به جرات می‌توان گفت که اگر پیش بینی رادرفورد، بسیاری از دانشمندان جوان را مایوس نکرده بود، شکافت هسته اتم بسیار زودتر اتفاق میفتاد.

نظریات اقتصاددان های معروف درباره بیت کوین و بلاکچین

نظریات اقتصاددان های معروف درباره بیت کوین و بلاکچین

براساس مثل‌های بالا و تعمیم آن‌ها به بیت کوین و بلاکچین، می‌توان به هشدار استیون روچ (Steven C. Roach) اقتصاددان معروف و اقتصاددان معروفتر جوزف استیگلیتز (Joseph Eugene Stiglitz) اشاره کرد که گفته بودند: بیت کوین حباب بزرگ خطرناکی است. رابرت لئونارد نیز به این اشاره کرده بود که بیت کوین تنها حباب نیست و خیلی بدتر از یک حباب است. جناب جک ما (Jack Ma) بنیان‌گذار سایت علی بابا و میلیارد معروف نیز همین نظر را با جمله‌بندی مشابه بیان نمود.

از همه مهم‌تر و گزنده‌تر نظر جناب وارن بافت (Warren Buffett) بود که به نوعی آب پاکی را روی دست اهالی بازار کریپتواست‌ها ریخت. وارن بافت یک میلیارد معروف بود و نظرات او در بازار سرمایه وحی منزل در میان اهالی بازار به شمار می‌رفت. او در نطر خود این چنین گفته بود که بیت کوین را تنها احمق‌ها می‌خرند به این امید که بتوانند به اشخاص احمق‌تر از خودشان به قیمت بالاتر بفروشند.

تمایز قائل شدن میان تکنولوژی بلاکچین و کریپتوکارنسی‌ها در نظریات

نکته مهمی که باید بدان توجه نمود آن است که حتی در بدبینانه‌ترین و شکاکانه‌ترین نظرها درباره کریپتوکارنسی‌ها نیز، تفاوتی میان تکنولوژی بلاکچین و کریپتوکارنسی‌ها به عنوان یک محصول جانبی بلاکچین قائل شده است.

توجه به این تمایز قائل شدن میان تکنولوژی بلاکچین و کریپتوکارنسی‌ها خیلی مهم و راه‌گشا است. تکنولوژی بلاکچین از دل بیت کوین درآمده بود. درواقع بیت کوین مادر بلاکچین معرفی می‌شود. اما این فرزند بیت کوین طوری پیشرفت کرد که در مدت زمان کمی تبدیل به مادر مادر خود شد.

امروزه ما بلاکچین را مادر بیت کوین میدانیم تا برعکس. اگرچه بلاکچین خود از دل بیت کوین بیرون آمد اما خود آن قطعا مادر تمامی کریپتوکارنسی و مادر بسیاری دیگر از ایده‌های نوینی شد که براساس تکنولوژی بلاکچین بوجود آمده و یا درحال بوجود آمدن هستند.

نظرات منفی که ما از بزرگان اقتصاد، بیزینس و بازار سرمایه آوردیم نیز بیشتر درباره کریپتوکارنسی‌ها بود تا تکنولوژی بلاکچین. در عوض این نظرات منفی گفته شده، با سرچی در اینترنت شاهد نظرات مثبت و اتوپیایی بسیاری خواهید بود که گاهی عاقلانه و واقع‌بینانه و گاهی هم رویایی و بیش از حد خوش‌بینانه هستند.

مثلی از نظریات رویایی، پیش بینی جان دیوید مَک‌آفی (John David McAfee) بنیان‌گذار مَک‌آفی و کمپانی سایبری سیکوریتی بود که قیمت بیت کوین را در توییتر خود تا یک میلیون دلار هم پیش بینی کرد. مَک‌آفی نوشته بود انتظار دارم تا آخر سال 2020 قیمت بیت کوین به یک میلیون دلار برسد.

در پاسخ باید به این سوال که آیا کریپتوکارنسی‌ها و بلاکچین یک حباب هستند؟ باید به دو دیدگاه توجه کرد. یک دیدگاه و نظر اتوپیایی یا خوش بینانه و یک نظر دیستوپیایی، pessimistic یا بدبینانه در پاسخ به این سوال می‌توان درنظر داشت.

نظرات بدبینانه (pessimistic) بیشتر ناظر بر خود کریپتوکارنسی‌ها و حباب موجود در بازار کریپتواست‌ها هستند، تا اینکه راجب تکنولوژی بلاکچین باشند. از این رو درباره مفید بودن تکنولوژی بلاکچین و GPT بودنش به صورت بالقوه بحثی نیست. اما درباره حباب بودن بازار کریپتوکارنسی‌ها شاید لازم باشد با دقت بیشتری بازار کریپتوها را رصد کنیم و دید واقع‌بینانه‌تری نسبت به آن‌ها داشته باشیم.

بدون شک بعد از تمام شدن تلاطم‌های بازار کریپتوکارنسی‌ها و معقول شدن نوسان‌ها، با دید روشن‌تر و بهتری می‌توانیم به کریپتوها نگاه کنیم. و از میان دود و آتش و گرد و خاک موجود در بازار، بچه ققنوس جدید را بیابیم که راه پیشرفت‌های بیشتر و مهیج‌تر بشریت را باز کند و بتواند مشکلات مهمی را که بشریت با آن‌ها دست به گریبان است (last mile problem) حل کند.

حل مشکلات The last mile problem توسط سیستم بلاکچین

حل مشکلات The last mile problem توسط سیستم بلاکچین

مشکل آخرین مایل (The last mile problem) به این موضوع اشاره دارد که آخرین مایل کل سفر لجستیکی، گران‌ترین مرحله است. در واقع آخرین مایل تحویل بسته در اسرع وقت به مشتری، 53 درصد از کل هزینه های تحویل را تشکیل می‌دهد. هرگونه ناکارآمدی نیز در فرایند آخرین مایل، هزینه تحویل را بالاتر خواهد برد. در زیر به برخی از مشکلات مهم در آخرین مایل اشاره می‌کنیم:

  • عدم شفافیت
  • تحویل ناموفق
  • ردیابی دانه ای ضعیف
  • هزینه تحویل آخرین مایل
  • مسیریابی ناکارآمد و عدم بهینه سازی مسیر
  • نبود زیرساخت مناسب تحویل
  • ابزارها و فن آوری‌های تحویل قدیمی
  • پیش بینی ناپذیری در حمل و نقل

درواقع در last mile problem شما هر عملی بخواهید انجام دهید، آخرین مرحله هزینه و مشکلات بیشتری دارد. برای درک بهتر این مفهوم تصور کنید قصد داشته باشید یک سری خودرو از فرانسه به شهری ری تهران وارد نمایید.

علاوه‌بر هزینه‌هایی لازم برای فرستادن آن‌ها به تهران، مشکلات و هزینه‌های اضافی نیز به‌منظور انتقال خودروها از تهران به شهر ری هم وجود دارد. به این سری مشکلات که بیانگر مشکلاتی آخر کار است last mile problem گفته می‌شود.

تکنولوژی بلاکچین در برطرف کردن last mile problem توانسته کمک شایانی نماید. برای مثال شما می‌توانید تمامی مراحل و قدم‌های الماسی که در آفریقای جنوبی تولید شده است را از طریق بلاکچین و ایجاد شفافیت مشاهده نمایید. درواقع کل شناسنامه آن الماس برای شما توسط سیستم بلاکچین قابل مشاهده است. از این‌رو شما براساس این اطلاعات، می‌توانید قیمت محسوس آن را بررسی کنید و در صورت اطمینان تصمیم به خرید بگیرید. امروزه بسیاری از سرویس‌ها را برای حل مشکلات last mile problem روی سیستم بلاکچین می‌برند.

ارسال پاسخ